اعتراف
به "خطر" و راه
نامعلومی که
نظام حاکم در
پیش گرفته است
رادیو
راه کارگر
این
تنها مخالفان
نظام جمهوری
اسلامی نیستند
که بر گسترش
فساد و
تبهکاری،
وارد کردن
اتهامات سخیف
امنیتی به هر
مخالف، رواج
بی سابقه دروغ
و ریاکاری،
رشد بی سابقه
تورم و گرانی
و ادامه رکود
اقتصادی و
قرار داشتن
این نظام
برپایه های
لرزان تاکید
می کنند. این
روزها وضع
نظام طوری
وخیم شده که
حتی رسانه های
حامی همین
رژیم نیز نمی
توانند از
کشیدن آژیر
خطر خودداری
کنند و ناچار
می شوند هراز گاهی
گوشه هایی از
تصویر را بالا
بزنند تا شاید
بتوانند غرق
شده گان در
فساد و جنایت
و تباهی را به
چاره اندیشی
وادارند. یک
نمونه از این اعترافات
را می توان در
سرمقاله
روزنامه جمهوری
اسلامی دید.
این روزنامه
در سرمقاله اش
با عنوان "آیا
این یک خطر
نیست؟" می
نویسد: "ملاحظه
اخبار منتشر شده
در هفته گذشته
نشان ميدهد در
كشور ما اين روزها
اقتصاد و سياست
هر كدام بدون توجه
به ديگري راهي
را در پيش گرفتهاند
كه معلوم نيست
به كجا منتهي خواهد
شد. مشكل اساسي
اين روش اينست
كه هيچيك از اين
دو، دغدغه مردم
را ندارند و دراين
ميان اين مردم
هستند كه سرشان
بيكلاه ميماند."
این
روزنامه سپس
می نویسد:"سياستمداران
اين روزها سرگرم
متهم كردن همديگر
به قاچاق كالا،
جمع آوري ثروت،
جاسوسي براي موساد،
عمله فراماسونري
بودن، مجاز نبودن
براي حضور در انتخابات،
فقدان شايستگي
براي فعاليت سياسي،
همكاري با جريان
انحرافي، خروج
از عدالت، بيبصيرتي،
توليد خطرهائي
بزرگتر از خطرهاي
گذشته، توسل به
شعارهاي تبليغاتي،
سطحينگري و برخوردهاي
غيرعلمي، فرصتطلبي،
موج سواري و تلاش
براي انحصارطلبي
و اقتدارگرائي
هستند. اينها همه
نسبتهائي هستند
كه در چند روز گذشته
ميان فعالان سياسي
و مسئولان رد و
بدل شده و در خروجيهاي
خبرگزاريها و
رسانههاي مجازي
و مكتوب قابل مشاهده
هستند و حتي بخشي
از آنها در رسانه
ملي نيز انعكاس
داشته است."
روزنامه
جمهوری
اسلامی پس از
تشریح فضای
حاکم میان
عناصر اصلی
طبقه سیاسی
حاکم بر کشور،
این فضا را
نتیجه جنگ
قدرت برای
تصاحب کرسی
های مجلس
دانسته و پیشنهاد
کرده که مسوولان
و مجریان نظام
به خاطر قدرت به "تهمت
و دروغ و چوب حراج
زدن به حيثيت همديگر"
رو نکنند و
نوشته: " اين روش،
حتي در نظامهاي
سياسي غيرديني
محكوم ومذموم است
چه رسد به يك نظام
ديني آنهم دين
اسلام و مكتب اهل
البيت."
حقیقتی که
البته روزنامه
جمهوری
اسلامی پنهان
کرده این است
که درست نظام
های دینی و در
میان آنها
نظام ولایت
فقیه که
پوسیده ترین و
متحجرترین
شکل نظام دینی
است بهترین و
مساعدترین
کشتگاه برای
رویش همه انواع
پلشتی ها و
جنایت ها و بی
اخلاقی هاست.
و این درست
همان چیزی است
که ما اکنون
در جامعه خود
شاهدیم و حتی
بوی تعفنش
چنان بالا
گرفته که حتی
شامه روزنامه
جمهوری
اسلامی را هم
آزار داده
است. وقتی یک
نفر به نام
دین و خدا به
زور سرنیزه و
طناب دار، بر
همه مردم
حکومت کند و
به احدی
پاسخگو نباشد
معلوم است که
تنها عناصر
گوش به فرمان،
چاپلوس و
تبهکار در
اطراف او حلقه
خواهند زد. و
نظامی از دروغ
و جنایت ساخته
می شود. آیا
تصادفی است که
افرادی مثل
حسین طائب که
متهم اصلی به
تجاوز جنسی و
قتل فجیع
ترانه موسوی
است، یا
فرماندهان سپاه
پاسداران که
در راس قاچاق
کالا به ایران
قرار دارند
نزدیک ترین
نیروهای حامی
دستگاه ولایت
هستند؟ آیا
تصادفی است که
حامیان خامنه
ای در مجلس
عناصر
خودفروخته و
سست عنصری
هستند که جز
کرسی های شان
به هیچ چیز
دیگر اندیشه
نمی کنند؟
روزنامه
جمهوری
اسلامی گریزی
هم به خبرهای
اقتصادی هفته
زده و نوشته : "در
بخش اقتصادي هم
خبرهاي تازه منتشر
شده اينها هستند:
افزايش ۱۳ درصدي
قيمت سيمان براي
دومين بار در ۶
سال اخير، ابهام
در تصميمات جديد
يارانه شير، خداحافظ
شير يارانهاي!
افزايش تعرفه شكر
در آستانه ماه
مبارك رمضان، و
خبري كه منتشر
نشد اما در عمل
به زندگي مردم
وارد شد اينست
كه بستهبنديهاي
شير، ماست، پنير،
آبميوه ... گاهي
نصف و گاهي يك سوم
خالي به خريداران
تحويل ميشوند
تا طبق يك توافق
اعلام نشده، جبران
افزايش بهاي تمام
شده براي توليدكننده
در شرايط عدم امكان
افزايش قيمت به
دليل اجراي قانون
هدفمندي يارانهها
ميسر گردد. نتيجه
اين شده است كه
مردم از يكطرف
با گرانيهاي سرسامآور
مواجهند و از طرف
ديگر با مشاهده
كمفروشيها ..."
این
روزنامه سپس
توصیه های بی
خاصیتی به
دولتمردان و
دست
اندرکاران
نظام کرده و
به آنها گفته
که اگر از
مردم در
انتخابات
آینده رأی می
خواهید و اگر
"به حضور مردم در
صحنه و پاي صندوقهاي
رأي نياز دارید"...
اين را بدانيد
كه آنچه شما ميگوئيد
و به همديگر نسبت
ميدهيد، براي
مردم آب و نان نميشود."
حقیقتی که این
روزنامه در
این زمینه
پنهان می کند
این است که
مردم ایران
دیگر امیدی به
این نظام و
دولتنمردان
ریاکار، فاسد
و سرکوبگر آن
ندارند. مردم
ایران برای
سقوط این نظام
جهنمی و خلاص
شدن از شر
حکومت مذهبی
لحظه شماری می
کنند. آنها تاریخچه
ای سرشار از
رشادت چون
حماسه ۱۸8 تیر
دارند؛ شورشی
که نظام ولایت
فقیه را لرزاند
و پوکی و بی
اعتباری آن را
عیان ساخت.
این مردم دو
سال نبرد
نابرابر و
دشوار با
دستگاهی جنایتکار
را پشت سر
گذاشته اند. و
روزنامه جمهوری
اسلامی و سایر
دلسوخته گان این
رژیم بدانند
که آینده با
مردم است. ظلم
تا ابد پایدار
نخواهد ماند و
سرنوشت محتوم
نظامی که
کارگزاران آن
حتی به صدیق
ترین خادمانش
هم رحم نمی
کنند فروپاشی
و نابودی است.
۱۸
تیرماه ۱۳۹۰